از توصیه های تراپیست و پارگی داستان شده ی من
امروز که نشستم مقابل خانم تراپیست و اون گفت : شما هم که هر بار خسته تر از دفعه قبل هستی .
سری پیش که رفتم بعد از اینکه گفت شما چرا اینقدر خسته اید ؟ سر حرفم باز شد و یکم اوضاع یک سال قبلم رو توضیح دادم . در آخر بهم گفت که یک داستانی هست اینجا به نام Mutter Kind Kur به این صورت که بیمه برای مادرانی که از نظر روحی تحت فشار هستند یک چیزی شبیه اردو در نظر میگیره به مدت سه هفته و مادر و بچه میرن یه جاهایی نزدیک دریا یا جنگل و روزها بچه رو نگه میدارن و مادرها رو مثلا میبرن کلاس یوگا یا شنا خلاصه تا یکم به حال عادی برگردن . گفت که حتما پیگیر بشید از طریق بیمه تون و شرکت کنید . وقتی اومدم سرچ کردم دیدم خب خیلی خوبه که همچین امکاناتی هست و واقعا خیلی جدی بهش فکر کردم . ولی بعد یه لحظه به خودم اومدم و فکر کردم ببین اوضاعم چقد داغونه که تراپیستم همچین پیشنهادی بهم کرده ! البته ازون روز با هرکی دربارش صحبت میکنه میگه سریع زنگ بزن و اینو برای خودت و بچه ات بگیر ولی من هنوز اقدامی نکردم . علت ؟ نامشخص ! احتمالا نوعی از مازوخیست که از زیر فشار بودن خودم لذت میبرم و از خدماتی که در اختیارم هست هم استفاده نمیکنم !!
امروز که رفتم بعد از یک مقداری صحبت کردن گفت که شما باید حتما قرص خواب استفاده کنید و دست کم یک دوره سه ماهه درست بخوابید . تازه بعدش ما ببینیم که در شرایط عادی واکنش شما مثلا در فلان شرایط چیه . گفتم خودمم حاضرم قرص بخورم ولی نمیده که این دکتر لامصبم ! گفت چرا میده . بهش بگو که تراپیستم گفته باید استفاده کنم . واقعیت اینه که من از وسواس فکری رنج می برم و قرص خوردن اصلا در مغزم تعریف نشده و اینقدر به عوارض احتمالی هر قرصی فکر میکنم که اصلا بیخیال میشم ولی الان یک مدته که واقعا فکر میکنم نیاز به انواع و اقسام قرص های خواب و اضطراب و اینا دارم ! خلاصه بعدش با Hausarzt ام نوبت داشتم . در کمال ناباوری وقتی بهش گفتم که شرایط خوابم چطوریه ( و احتمالا با دیدن قیافه ام ) و بدون اینکه حرفی از تراپیست بزنم ، بعد از یک سری سوال و جوابها برام یک قرص خواب نوشت . بهش گفتم پشت و گردنم همچنان درد میکنه و برام نامه ی ارتوپدی نوشت و گفت که باید خودمو به یک ارتوپد نشون بدم . اومدم خونه و اینا رو برای همسرم تعریف کردم . اخم هاش رفت درهم و یک قیافه ی متفکری به خودش گرفت و گفت : میشه عصرا پاشی از خونه بری بیرون ؟ برو استخر .. برو باشگاه .. . منم گفتم چشم !!
خلاصه که
برانکارد بیارید
من و توش بذارید
که من خورد و خمیرم
همین الان می میرم !!!
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]