از مهارت های جدید
امروز سومین روزیه که پنگوئن شماره دو تونست خودش بخوابه . باورنکردنی . یعنی این کلمه ی باورنکردنی فشار موضوع رو نشون نمیده . واقعا عجیب و باورنکردنی . مدال افتخار رو با غرور میندازم گردن خودش که این مهارت رو یاد گرفت ولی حس منم از حس ناپلئون پس از فتوحاتش قوی تره . یعنی فکر میکردم با این بچه ی سرتق دو سالگی هم به این موفقیت فائق نیام . آخه خواهرش یک ساله و یکی دو ماهه بود که تونست خودش خودش رو بخوابونه . اونم چی ؟ خواهرش یک بچه ی آرومی بود که میومد روی تخت دراز میکشید کنارم و با هم کتاب میخوندیم و قصه میگفتیم و اون آخر گیج میشد و میخوابید و در کل این مدت تکون نمیخورد ولی این حضرت وقتی میاد رو تخت من فقط باید بچسبم به دست و پاش که خودشو نندازه پایین . بعد نشستیم داریم کتاب میخونیم یهو پاشو میزنه وسط کتاب و کتاب از دست من میفته زمین ! اصلا این موضوع کتاب خوندن رو من حذف کردم از برنامه ! بعدم به چشم بهم زدنی خودشو میرسونه لبه ی تخت یا میاد از روی من میره این سر تخت . به طور کلی اون تایم در حال کشتی گرفتن با منه . یعنی من فکر میکردم این بچه رو حتی رو پا خوابوندن هم شاهکاره چون به طور کلی یک جا بند نمیشه . ولی من چون خیلی مصر و لجبازم به روش خودم ، اون ته ها تلاش خودمم میکردم و الان دو سه روزه که بعد از اندکی کشتی گرفتن با من ، میاد تو بغلم و خوابش میبره . عین یک پسر آقا و متین . در نتیجه اجازه بدید از همین تیریبون قربونش برم و بچلونمش و نگم که چقد به خودم و خودش افتخار میکنم و خوشحال و خرسند و خلاصه ذوق مرگم :)
هیچی دیگه همین . اومدم این فتح بزرگ رو ثبت کنم و بگم که بعد از پارگی های بسیار دارم جوش میخورم کم کم !!
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]