از روزمرگی ها
-باید یک متن طولانی بنویسم و فردا ارائه بدم . میرم کلاس زبان آخه . بلاخره گفتم بیکار نباشم تو خونه و یه حرکتی بزنم . حالا متنه به اندازه ی کافی سخته منم قفلی زدم رو این آهنگه "دختر ایرونی" از یک آدمی به نام سهراب پاکزاد که خدا میدونه تا حالا اسمشم نشنیدم . نشستم و دارم فکر میکنم عمیقا نیاز دارم برم یک جایی و اینقد قر بدم تا بمیرم ! آره یک سریا "دختر چشم و ابرو مشکلی ان" یک سری هام مثه من !!
نمیدونم گفتم یا نه ولی من قفلی میزنم رو یه چیزی اینقد گوشش میدم که بعد یک مدت حالم ازش بد میشه !! خدایی تو همه ی کارام همینطوری شورش رو درمیارم به جز همین زبان آلمانی . هییی خداااااا
-چند روز پیش یک دکتر ایرانی پیدا کردم که خیلی رزومه ی خفنی داشت و وب سایتش خیلی خوب بود و راستش رو بگم عکسش از اتاق روان درمانیش خیلی خیلی خوب بود و این شد که با خودم گفتم بذار شانسم رو امتحان کنم و زنگ بزنم ببینم بیمار جدید میگیره یا نه . هفته پیش تماس گرفتم . صدایی آقایی که به نظر منشی تلفنیش بود گفت که این هفته تعطیلن . این هفته زنگ زدم . خودش گوشی رو جواب داد . نگو اون منشی تلفنی هم خودش بوده . نمیدونم والا نمیخوام آدما رو قضاوت کنم ولی تو همون تماس تلفنی نسبتا ! کوتاه دکتر هلاکویی ای بود برای خودش ! و به من هم نوبت داد !! حالا یه جورایی پشیمون شدم و نمیدونم باید چیکار کنم ؟!! هیچ وقت فکر نمی کردم اینجا بتونم از دو تا تراپیست نوبت بگیرم و ندونم یکیش رو چطوری بپیچونم ! اونم با اون اتاق لعنتی ای که داشت !
-خدای دندون داره چهار تا دندون بالاش رو با هم درمیاره ! میگم خدای دندون چون واقعا در یک بی نظمی زیبایی دندون دراورد . اول دوتای پایین . بعد به جای دوتای بالایی ، پایینی سمت راست درومد ، بعد منتظر بودم پایینی سمت چپ دربیاد ، بالایی سمت راست جوونه زد . بعدم به جای بالایی سمت چپ ، نیش سمت راست جوونه زده . البته تقریبا همه ی چهارتای بالا در حال درومدن هستند و دیگه توضیح نمیدم که خود حضرت چه اخلاق نیکویی داره ! و درجه ی پارگی منم چند از چنده ولی چون باید بگم و چماق بالای سرمه میگم که درجه ی پارگیم نه از ده ! ولی تو همین شرایط هم دلم میخواد برم یک جایی و قر بدم تا بمیرم !
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]