از جست و جو برای پیدا کردن باریکه های نوری در تاریکی
به خود امام نهم نمیخوام اینجا دیگه غر بزنم و چس ناله کنم . در همین حد بگم که دندون های آسیاب دارن درمیان درحالیکه نیش ها در نیومدن هنوز . دو هفته است در دمای زیر صفر زندگی میکنیم . چیزی مابین منهای سه تا یک درجه . نه پایین تر و نه بالاتر . من وسط منجلاب پی ام اس هستم و احتمالا سه شبه که نخوابیدم . یا شایدم بیشتر . شونه ها و گردن ام به شدت درد میکنن و دیگه دارم مطمئن میشم که آرتروز گردن دارم . همین الانم نشستم نیم ساعت زار زدم !
چی بگم یکم خوب و باحال باشه ؟ ...
-آها چند روز پیش پنگوئن دختر اومد گفت مامان ؟ شما چرا ما رو نمیذارید پیش پرستار خودتون برید رستوران ؟
واقعا این بچه کجا همچین ایده ای رو دیده نمیدونم ، فقط میدونم از سن و سالش از همون اول جلوتر بود .
- این خانمی که پنگوئن پسر رو نگه میداره دو تا پسر دیگه هم نگه میداره . روز اولی که رفتم یکی با مامانش بود و مامانش باهاش انگلیسی صحبت میکرد . وقتی مامانش رفت از خانم پرستار پرسیدم که این خانم امریکاییه یا انگلیسی ؟ و اون گفت که ایشون انگلیسی هست اما فرانسه بزرگ شده . اونجا یک دوست پسر داشته و این بچه رو باردار شده . بعد با یک خانم آشنا شده و فهمیده که تمایلاتش به سمت خانم هاست . الان هم آلمان زندگی میکنه چون اون خانم آلمانی هست . و این بچه الان دو تا مامان داره .
یعنی همش فسق و فجور ! بعد مرزهای ذهن من هنوز نمیفهمه چطور دو تا خانم میتونن از هم خوششون بیاد و از تصور اینکه چون به خلوت می روند چیکار میکنن حالم بد میشه ! همچین خاورمیانه ایِ عقب افتاده ای هستم !
[ بازدید : ] [ امتیاز : ]